مقالهی جمعبندی مسائل رابطه عاطفی در حقیقت چکیدهای از تمامی هشت مقالهی قبلی است که طیِ آنها ابعاد گوناگون مسائل مرتبط با روابط عاطفی را توضیح میدهیم.
با توانمند شو همراه باشید.
رابطه عاطفی رابطهای است که در بستر یک رابطه اجتماعی یا کاری شکل میگیرد و بر اثر جذابیت رفتاری یا غیر رفتاری هر دو طرف یا یکی از طرفین به وجود میآید.
رابطه عاطفی گاه در آغاز، خودش را در قالب روابط دوستانه نشان میدهد اما دیر یا زود تبدیل به دلبستگی یا توهم دلبستگی میشود.
روابط عاطفی در اکثر موارد ابتدا با محبتهای دوستانه آغاز میشود و حتی گاه نیت آگاهانهی دوست داشتن در پشت این محبتها کوچک فرد به دیگری نیست.
پس نکتهای که افراد متأهل و غیر متأهل باید به آن دقت کنند این است که بین رابطه دوستانه و رابطه عاطفی با جنس مخالف، فاصلهی کمی وجود دارد.
به هر نسبتی که رابطه عاطفی قبل از ازدواجِ یک شخص جدیتر باشد، بعدها امکان ازدواج موفق آن شخص با دیگری کمتر خواهد بود.
این موضوع حاصل تحقیق دانشگاه ویرجینیا تحت عنوان پروژه ملی ازدواج است.
با اینکه برخیها مخالف این عقیده هستند ولی اکثر روابط قبل از ازدواج منجر به رابطه جنسی نیز میشود و این رابطه در زندگی آینده شخص بهاحتمال زیاد تأثیرات منفی خواهد گذاشت بخصوص اگر که منجر به بروز حاملگی شود.
همچنین نتیجهی تحقیقات نشان داده که دو فرد که روابط عاطفی قبل از ازدواج داشتهاند گاه توانستهاند بعد از ازدواج زندگی موفقی داشته باشند.
بهطور کلی، ازدواج، عبارت است از استقرار و سامان یافتن در حالی که حرکت کردن از عشق به سمت ازدواج، با چنین چیزهایی کمتر سر سازش دارد.
لذا عشقهای افراطی قبل از ازدواج کمتر به زندگی موفق منجر میشوند و در صورت دوام هم به خاطر نداشتن زیرساخت برای زندگی روزمره دشواریهای زیادی دارند.
زوجینی هستند که هر یک به خاطر ضرورتهای کاری یا موارد دیگر مجبورند مدت کم یا زیادی را در شهر یا منطقهای دیگر دور از هم زندگی کنند.
چنین اشخاصی چگونه باید روابط عاطفی خود را مدیریت کنند.
با استفاده از تکنیکهای زیر میتوان دوری همسر و شریک زندگی را بهتر تحمل و مدیریت کرد، طوری که روابط عاطفی فیمابین نیز به قدرت خود باقی بمانند.
برای این کار میتوانید موارد زیر را انجام دهید.
اگر در یک رابطه عاطفی طرفین نتوانند تعادل لازم را حفظ کنند خود را درگیر و دچار یک کشمکش احساسی خواهند کرد.
این درگیری و کشمکش احساسی که نشانگر روابط عاطفی ناسالم است، علائمی به شرح زیر دارد:
اجبار برای تغییر کردن: این موضوع از جانب یکی از طرفین که سعی میکند دیگری را کنترل کند انجام میشود. شخص سعی میکند رفتارها و عقاید دیگری را عوض کند و در این مورد اصرار دارد.
واقعیت این است که وقوع عشق در دوران تحصیل از کلاس چهارم ابتدایی محتمل است که به آن عشق کودکی نیز میگویند.
این موضوع همچنان ادامه مییابد تا اینکه گاهی در سال ورود به دانشگاه رابطه عاطفی گریبان بعضی از دانش آموزان را میگیرد و یا رابطه عاطفی قبلی باعث شکست تحصیلی بزرگی برای آنها شده و سرنوشتشان را تغییر میدهد.
اغلب دانش آموزان و دانشجویان درگیر و دار روابط عاطفی دچار اضطراب و پیامدهای منفی آن میشوند که اثر منفیاش بر تحصیلات آنها نیز ظاهر میشود.
در مورد چنین افرادی باید قائل بهنوعی تقسیم بندی شد و بر حسب وضعیت آن دسته به فکر راه چاره بود:
باید به پشتِ کنکوریها آموزش داد که در شرایط آنها شروع یک رابطه عاطفی جدید اصلاً درست نیست و باعث حواس پرتی و مشکلات بعدی خواهد شد.
آنها که پیش از سال کنکور عاشق شدهاند باید به هم برای کنترل رابطه کمک کنند؛ بخصوص اگر که هر دو در حال آماده شدن برای کنکور باشند.
هر دو طرف میتوانند با اتکا به ایدهی رسیدن به آیندهی شغلی بهتر برای زندگی مشترک به درس خود بپردازند و زمان ارتباط خود را به حداقل برسانند.
امکان دارد که دانش آموز پشت کنکور، قبلاٌ رابطهای عاطفی را تجربه کرده و به هر دلیلی آن رابطه پایان یافته باشد.
والدین و دوستان یا بزرگترهای چنین دانش آموزی باید به او کمک کنند که اهمیت گذشت زمان را درک کند.
آن دانش آموز باید بداند که با گذشت زمان احساس و بینش انسان فرق میکند.
باید به او توضیح داد که اولویتهای زمان محوری که سرنوشتش را تعیین میکند در نظر بگیرد.
باید به او گفت که فرصت شرکت در کنکور محدود است و حتی اگر سال بعد هم امکان شرکت در کنکور را داشته باشد، معلوم نیست که او حوصله و توان مطالعهی دوباره برای کنکور را داشته باشد یا خیر.
وابستگی در رابطهها تا حد مشخصی سالم و طبیعی است؛ اما چگونه خواهید دانست که وابستگی عاطفی شما زیاد است یا کم؟
اما پیش از آن باید پرسید که آیا وابستگی عاطفی همان عشق است؟
هورمونی به نام «اوکسی توسین» (موسوم به هورمون عشق) در به وجود آمدن احساس مهر و وابستگی درازمدت و رمانتیک تأثیر زیادی دارد.
آنچه بین عشق و وابستگی عاطفی فرق ایجاد میکند عواملی است که در پسزمینهی این دو موضوع وجود دارد.
عشق میتواند بدون برآورده شدن نیازهایی مانند همدلی، صمیمیت و همراهی یا هر چیز دیگری هم ایجاد شود.
هنگامی که شخصی را پیدا میکنید که مثلاً میتواند نیازهای همدلی، همراهی، صمیمیت و چنین مواردی را برای شما برطرف کند به او وابستگی شدیدی پیدا میکنید.
اگر به شخص دیگری در آن حد وابستگی داشته باشید که همیشه او نقش مکمل و تمامکننده را برایتان داشته باشد این موضوع میتواند هم شما و هم او را دچار مشکلاتی کند.
ابتدا به عواملی که در پشت صحنهی افکار و احساساتتان است بیندیشید
وقتی که توانستید در مورد خودتان به تعریف و ایدهی بهتری برسید در ادامه از این راه حلها استفاده کنید:
فرسودگی عاطفی یکی از علائم فرسودگی کلی یک انسان است.
چنین اشخاصی احساس میکنند که قادر به کنترل هیچ چیز در زندگی نیستند؛ آنها حس میکنند که هیچ قدرتی ندارند و احساس میکنند که گیر افتادهاند.
آنها همیشه استرس و اضطراب دارند و این وضعیت میتواند به سلامتی این افراد آسیب جدی وارد کند.
با توجه به اینکه تداوم خستگی عاطفی میتواند موجب بروز ناراحتیهایی مانند عفونتهای مکرر، افزایش وزن، افزایش فشار خون، اضطراب و افسردگی شود، لذا در درمان آن نباید سهلانگاری کرد.
در این مورد میتوانید با یک متخصص بهداشت روان نیز مشورت کنید.