هیچ انسان خودشیفته‌ای نمیپذیرد که خودشیفته است.
خودشیفتگی یکی از ویژگی های شخصیتی است که تقریبا آدم های زیادی درگیر این خصوصیت اخلاقی هستند.
افراد خود شیفته شاید افراد بزرگی نباشند اما آنقدر احساسات مبالغه آمیز نسبت به خود و خصوصیات شان دارند که غرق در خود می شوند و دیگر آدم ها و محیط اطراف را فراموش می کنند.
با این اوصاف خود شیفتگی خوب است یا بد؟ در این مقاله به مواردی مثل:
• خود شیفتگی چسیت؟
• ویژگی افراد خود شیفته؟
• نحوه برخورد با افراد خود شیفته؟
• مزایای خود شیفتگی از دید روانشناسان؟
می پردازیم تا به جواب سوال برسیم.
خود شیفتگی یکی از ویژگی های فردی می باشد، که هر آنچه در وجود خود می یابد و می بیند، آن را برتر از دیگران می پندارد و با توقعات زیاد همیشه دوست دارند که دیگران از آن ها تعریف کنند و اگر این اتفاق نیفتد دچار تشویش و بدخلقی می شوند.
ممکن است اولین برخوردی که با یک فرد خود شیفته دارید، با خصوصیات و ویژگی هایی که در مورد فرد خود شیفته خوانده اید و یا شنیده اید،تطابق و تشابهی متوجه نشوید، زیرا اکثر آن ها در دید اول دوست داشتنی به نظر می رسند که این موضوع به دلیل زیبایی و گاهی نیروی کاریزماتیک آنهاست که حاصل اعتماد به نفس بالای افراد خود شیفته است.
اما در ادامه دوستی و همکاری به شخصیت او پی می برید و گاهی با خود فکر می کنید آیا این فرد همان شخصی است که من یک ماهه پیش دیدم؟
افراد خود شیفته یک سری ویژگی های بارز دارند که در ادامه به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
چیزی به نام انتقاد نمی شناسند
همان طور که گفته شد، افراد خود شیفته همیشه دوست دارند، در دید جامعه و اجتماع باشند.
مدام از آن ها تعریف و تمجید شود و از آن ها به عنوان عنصر های مهم یک مهمانی، یک کلاس،یک جامعه و هر چیزی دیگری نام برده شود.
و یا بهتر است تقدیر و تشکر به عمل آید.
و کلمه ای به نام انتقاد را دوست ندارند و دوست هم ندارند که کسی از آن ها انتقاد کند.
زیرا هیچ گونه ویژگی و خصوصیت بدی را در خود احساس نمی کنند تا نقدی بر آن ها گرفته شود.
پس حواستان در مورد انتقاد به دوستان خودشیفته باشد.
خود شیفتگی در بین افراد می تواند اثرات نامعقول و ناپسندی بر جای بگذارد، مثلا اگر رابطه دوستی با کسی داشته باشند، خود را آنقدر برتر، زیباتر و همه چی تمام تصور می کنند و بر زبان می آورند که دیگر دوستان نزدیک تمایلی برای ادامه ارتباط نمی یابند.
یا در هر جایگاه، شغل و حرفه ای که باشند، به دلایل خودخواهی و برتر اندیشی و برتر بینی ممکن است؛ دوستان، همکاران وحتی خانواده خود را از دست بدهند.
البته این موضوع همیشه صادق نیست و برخی از افراد خودشیفته هستند که خجالتی می باشند، اما خود شیفتگی خود را متناسب با خجالتی بودن دارند، یعنی در تنهایی خود به سر می برد تا بالاخره یک روز به آنچه که می خواهند برسند.
البته نخود هر آشی بودن را با فضول بودن اشتباه نگیرید، افراد خوشیفته دوست دارند که در هر کاری که تمایل دارند و قدم می گذارند، رهبر و سرپرست گروه باشند تا بتوانند دستور بدهند و دستورات و ایده های خود را بر گروه حکمفرما کنند و همه کار ها با نظارت و تایید آن ها پیش برود و نباید کاری بدون اجازه آن ها انجام نشود(بدترین حالت خودشیفتگی است)
خیلی کم پیش می آید که بتوانند در یک گروه فرمان بر خوبی باشند.
شاید افراد خود شیفته کسانی باشند که فضاهای مجازی و اجتماعی آن ها را بیشتر از بقیه به وجد و خوشحالی آورده باشد، به این دلیل که به راحتی می توانند تمامی خصوصیات زیبا و برتر خود را در این فضاها به عرصه نمایش بگذارند.
همچنین دوستانی که در این فضا پیدا می کنند،خیلی بیشتر از آن چیزی است که در دنیای واقعی یافته اند.
در ارتباط با افراد خود شیفته دو نوع رابطه اصلی در نظر گرفته می شود
• بلند مدت
• کوتاه مدت
که نحوه برخورد شما در ارتباط با هر یک در ادامه بیان می شود.
نحوه برخورد در رابطه طولانی مدت
قبل از هر چیز باید بدانید که افراد خودشیفته
• همدل خوبی نیستند
• مشاور خوبی نیست
• همراه خوبی نیست
با توجه به این چند نمونه ویژگی بارز اگر دنبال دوست و همراهی هستید که این ویژگی ها را داشته باشد، به هیچ وجه بر روی افراد خودشیفته به صورت طولانی مدت حساب باز نکنید.
نحوه برخورد در رابطه کوتاه مدت
منطق را حذف کنید
اگر از در منطق وارد بحث با آن ها شوید، شکست می خورید.
حتی اگر پیروز هم شوید مطمئنا به مرحله جنون می رسید.
آن ها مدام می خواهند یک بحثی را به میان آورند که نشان دهند او از شما و هر کس دیگری برتر است.
همیشه از خود تعریف میکند، پس سعی کنید وارد بحث های او نشوید.
حتی اگر منطق شما بگوید “که با او باید اکنون برخورد کنید یا جوابش را دهید”
شنونده خوبی باشید تا گوینده قهار
شما در یک رابطه کوتاه مدت با یک فرد سی ساله خود شیفته، نمی توانید بحث کنید.
نمیتوانید او را تغییر دهید، او شخصیت خود را اینگونه تربیت کرده است.
پس اگر در مدت زمانی که با او هستید گوش بدهید بهتر از این است که با او مسابقه کلامی بگذارید،زیرا دوباره به جنون می رسید.
تملق و چاپلوسی را فراموش نکنید
او بنده بی چون و چرای تعریف است.
در مدت زمانی که با او هستید و میخواهید خوشحال باشد و قدرت چاپلوسی هم دارید، بهتر است محترمانه از او تعریف کنید.
خودشیفتگی همان طور که گفته شد، به معنای برتر بینی است، این برتر بینی می تواند مزایایی را در بر داشته باشد، مثل
• اعتماد به نفس خوب (البته در بسیاری موارد کاذب)
• داشتن حس خوب همیشگی
• داشتن انگیزه بالا
این نشانه های خوب خودشیفتگی است.
در برخی مواقع می توانند باعث موفقیت فرد شوند.
اما به دلایلی که بالا گفته شد، معمولا این نیرو ها با توجه به سایر ویژگی های منفی، خواه نا خواه از بین می روند.
در کل نمی توانیم بگوییم که خودشیفتگی خوب است.
درمان برای خودشیفتگی مقداری سخت است، به این دلیل که فرد خودشیفته خود را به هیچ وجه بیمار نمی داند تا بخواهد برای درمان خود اقدام کند.
بنابراین بهترین درمان برای افراد خودشیفته آموزش خودشناسی است.
خودشناسی به ما می‌آموزد که همه ما انسانها با هم متفاوت هستیم.
هیچکس به دیگری برتری ندارد فقط تفاوت در تیپ های شخصیتی و نوع نگاه ما به زندگی بستگی دارد.
اگر هنوز خودشناسی را آغاز نکرده‌اید برای شما پیشنهادهایی دارم.
در ابتدا اینکه در دوره رایگان ۷ قدرت انسانهای توانمند شرکت کنید.
اگر واقعاً قصد دارید در زندگی به انسان متفاوتی تبدیل شوید که به همه اهداف خود در کمال آرامش و احساس رضایت دست پیدا میکند
در دوره جامع نقشه راه خودشناسی شرکت کنید.
من حامد سلیمانی ام. از سال ۱۳۸۵ خودشناسی خودم و شروع کردم. خیلی زود متوجه شدم که خودشناسی مهمترین کاری که هر آدمی باید تو زندگی انجام بده. راستش و بخواید الآن معتقدم که ما اومدیم توی این دنیا خودشناسی کنیم به شکوفایی برسیم و از این دنیا بریم!
