روابط عاطفی در سال کنکور و تأثیر آن بر دانش آموزان و بهطور کلی تأثیر رابطه عاطفی بر تحصیل، یکی از مسائلی است که کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.
در این مقاله به بررسی رابطه عاطفی بر تحصیل خصوصاً در سال کنکور و مدیریت آن خواهیم پرداخت.
با توانمند شو همراه باشید.
واقعیت این است که وقوع عشق در دوران تحصیل از کلاس چهارم ابتدایی محتمل است که به آن عشق کودکی نیز میگویند.
عشق کودکی برخلاف نامش که به نظر جدی نمیآید یک عشق بسیار شدید ولی معمولاً کوتاه مدت است که مانند یک تب خیلی شدید در زندگی کودک ظاهر میشود و در اغلب اوقات بعد از چند هفته یا چند ماه فروکش میکند.
در گذشتهها گاهی (خیلی بهندرت) عشقهای کودکی موجب بیماری شدید و تشدید عاملی شده است که حتی مرگ کودک را به همراه داشته است.
اغلبِ پدر و مادرهایی که متوجه عشق کودکی در فرزند خود میشوند در بهترین حالت او را نصیحت کرده و از وی میخواهند که به این مسائل فکر نکرده و بهاصطلاح به درس و مشقش برسد.
همیشه رسم بر این بوده که پدر و مادرها دوست داشته باشند که حواس فرزندشان در دوران تحصیل از تکالیف درسیاش منحرف نشود.
این موضوع همچنان ادامه مییابد تا اینکه گاهی در سال ورود به دانشگاه رابطه عاطفی گریبان بعضی از دانش آموزان را میگیرد و یا رابطه عاطفی قبلی باعث شکست تحصیلی بزرگی برای آنها شده و سرنوشتشان را تغییر میدهد.
به نظر برخی اندیشمندان بهطور کلی عمیق شدن نوجوان و جوان در هر موضوع یا در هر پدیدهای باعث میشود که او بینش و عقیدهای خاص و محدود پیدا کند و از این نظر خطرناک است.
رابطه عاطفی هم یکی از چیزهایی است که باعث میشود نوجوان یا جوان دانش آموز به عمق احساسات برود و بینش و رفتار اغلب غلطی را در پیش بگیرد؛ بخصوص اگر که کسی نباشد که به او آموزشهای لازم را در این مورد بدهد.
از طرف دیگر، نوجوان یا جوان دانش آموز، آمادگی مدیریت شکستهای عاطفی و یا مسائل جانبی چنین روابطی را ندارد و در اکثر موارد، بار بزرگی از استرس و احساسات را بر دوش میکشد.
آسانترین راه این است که بگوییم چاره عبارت از این است که دانش آموز نوجوان یا جوان به حرف پدر و مادر خود گوش کرده و روی تحصیل متمرکز شود؛ ولی واقعیت این است که انسانها در بارهی عشق، واکنشهای بسیار مختلفی دارند.
بعضیها حتی شاید بتوانند از یک رابطه عاطفی به نفع کارهای روزمرهی خود هم استفاده کنند؛ ولی اغلب دانش آموزان و دانشجویان در گیر و دار روابط عاطفی دچار اضطراب و پیامدهای منفی آن میشوند که اثر منفیاش بر تحصیلات آنها نیز ظاهر میشود.
به نظر میرسد باید کنترل روابط عاطفی در سال کنکور و کلاً کنترل روابط عاطفی در دوران تحصیل را مورد بررسی قرار داد.
این نوعی مهارت است که دانش آموز با یاد گرفتن آن میتواند درستتر فکر و عمل کرده و از صدمههای رابطه عاطفی بر زندگی فردی و تحصیلیاش بیشتر در امان بماند.
به هر حال چه خوشمان بیاید و چه بدمان، روابط عاطفی اغلب سن و سال نمیشناسد و امکان دارد به سراغ هر کسی از نوجوان گرفته تا حتی فرد مسن نیز برود.
میزان، سن، طرز زندگی و شرایط محیط باعث میشود که واکنش هر فرد نسبت به رابطه عاطفی متفاوت باشد.
بهطور مثال شاید دانش آموز در سال کنکور و نزدیک به امتحان آخر سال تازه دچار رابطه عاطفی شده باشد و هنوز در این رابطه زیاد عمیق نباشد.
اگر دانش آموز پشت کنکور هستید بهتر است که در سال کنکور هیچ نوع رابطهی عاطفی را آغاز نکنید و اگر در حال شروع رابطه عاطفی هستید آن را متوقف کنید؛ چون با کمی پیشروی در این کار، زمان و انرژی بسیار زیادی از شما گرفته خواهد شد و هیجانهای چنین ارتباطی مطمئناً به تحصیل و آیندهی شما صدمه خواهد زد.
شاید فکر کنید که اگر عاشق کسی باشید انگیزهتان برای موفقیت زیادتر خواهد شد؛ این حرف بر روی کاغذ درست به نظر میآید ولی در عمل مطمئناً این طور نخواهد بود و رابطه عاطفی بیشتر از آن که در سال کنکور به شما انگیزه بدهد، فکرتان را به خودش مشغول خواهد کرد.
چرا؟ چون اگر هم بخواهید از رابطه عاطفی بهعنوان انگیزه استفاده کنید؛ چون این انگیزه، انگیزهای بیرونی است با کوچکترین اتفاق یا حرف نامساعدِ فرد مقابل، فکر و ذهنتان به هم خواهد ریخت و نه تنها انگیزهی بیشتری برای درس خواندن نخواهید داشت بلکه در حد عادی نیز قادر به مطالعهی درسهای خود نخواهید شد.
برخی اوقات، فرد در سال کنکور در گرماگرم رابطه عاطفی قرار دارد و این رابطه عاطفی درگیری ذهنی بیشتری برای دانش آموز مذکور ایجاد میکند.
در چنین حالتی هر دو طرف قضیه باید به هم برای کنترل رابطه کمک کنند؛ بخصوص اگر که هر دو در حال آماده شدن برای کنکور باشند.
اتفاقاً این حالت در بین سه حالتی که توضیح میدهیم از همه آسانتر است؛ چون هر دو طرف میتوانند با اتکا به ایدهی رسیدن به آیندهی شغلی بهتر برای زندگی مشترک باهم به درس خود بپردازند و زمان ارتباط خود را به حداقل برسانند.
بعضی وقتها هم شخص که در آستانهی شرکت در کنکور هست امکان دارد که قبلاٌ رابطهای عاطفی را تجربه کرده و به هر دلیلی آن رابطه پایان یافته باشد.
در چنین حالتی خاطرههای آن رابطه در ذهن دانش آموز جولان میدهد و میتواند برای او از نظر تمرکز بر درس مشکل ساز باشد.
والدین و دوستان یا بزرگترهای چنین دانش آموزی باید به او کمک کنند که اهمیت گذشت زمان را درک کند.
آن دانش آموز باید بداند که با گذشت زمان احساس و بینش انسان فرق میکند.
او نباید خودش را در یک اتفاق که شاید در اصل، به نفعش نیز باشد زندانی کرده و فرصتهای فعلیاش را از دست بدهد.
امکان دارد چندین سال بعد بفهمد که جدایی از کسی که دوستش داشته باعث حتی نجات زندگیاش از بسیاری از گرفتاریها شده است.
باید به چنین شخصی توضیح داد که در سن و سال او هنوز معیارهای انسان برای انتخاب کردن، معیارهای مشخصی نیست و هر انتخابی فقط از روی احساس انجام میشود.
باید به او توضیح داد که اولویتهای زمان محور را که سرنوشتش را تعیین میکند در نظر بگیرد.
اگر طرفِ مقابل بیوفایی کرده یا خودِ فرد به هر دلیلی از او جدا شده این موضوع تمام شده تلقی میشود و با گذشت سالها فرقی نخواهد کرد؛ ولی فرصت شرکت در کنکور محدود است و حتی اگر هم دادن دوبارهی امتحان کنکور در سالهای بعد برای او مقدور باشد امکان دارد که خود این فرد در سالهای بعد دیگر حال و حوصلهی شرکت در کنکور برایش باقی نماند.
نکتهی آخر این است که برخی دانش آموزانِ پشت کنکور فکر میکنند که میتوانند رابطه عاطفی را کنترل کرده و از صدمه زدن آن به تحصیلشان جلوگیری کنند.
متأسفانه این فکر، همیشه غلط از آب در آمده و طیِ سال کنکور، اتفاقات بد یا حتی خوب در رابطه عاطفی باعث به هم خوردن تمرکز افراد برای کنکور شده و نتیجه چیزی جز ضربه دیدن آیندهی شخص و حتی آن کسی که فرد، دوستش داشته نبوده است.