اگر در زندگی زخمی قراره که بهت زده بشه، بالاخره زده میشه.
اگر قرار باشه اتفاقی برای تو بیفته و هادس زندگی تو باشه، میفته.
هیچ چیز در دنیا وجود نداره که تو بتونی ازش فرار بکنی.
در این مقاله میخوایم راجع به یکی از شاهکارهای یونگ به نام “پدیده هم زمانی” صحبت کنیم که به من و شما کمک میکنه از قانون علت و معلول بیرون بیایم.
وقتی که شما قانون علت و معلول رو بذاری کنار، میتونی خیلی راحت تر و با آرامش بیشتری به اهدافت فکر بکنی.
این رو بدون هر آنچه بر تو اتفاق میفته قسمتی از روند رشد توئه.
اگر زندگی رو سخت میبینی باید به درونت رجوع کنی. چون دنیای بیرون بازتابی از دنیای درون ماست.
اگر بتونیم کنترل دنیای خودمون رو به دست بگیریم، مالک گفتگوهای درونی خودمون باشیم، دیگه از اتفاقات شوکه نمیشیم.
ببین، بنویس و تجسم کن، تا برات اتفاق بیفته.
تفکرات ما بر مبنای تصویرهایی شکل میگیره که در ذهنمون مجسم میکنیم، در واقع تصویر ذهنی مثل یک تجربه به مغز سپرده میشه.
وقتی شما تصویری رو توی ذهنتون مجسم میکنید، ضمیر ناخودآگاهتون، وجودش رو قطعی تلقی میکنه و باهاش مثل تجربه ای که پیشاپیش انجام گرفته برخود میکنه.
بعضی از آدمها بخاطر شرایط نامساعد تربیتی که داشتن تصویر ضعیفی و ناتوانی از خودشون در ذهن دارند .
گفتن جمله هایی مثل: من عصبی هستم، من خجالتی هستم، من دست و پا چلفتی هستم و … نشانگر اینه که شخص
دایره فعالیت و توانایی هاش رو توی ذهن خودش محدود ترسیم کرده.
باور های غلط رو از ذهن خودتون بیرون کنید تا ذهنتون برای پذیرفتن واقعیت های تازه آماده بشه.
یادتون باشه هر جور تغییری ابتدا باید از تصاویر ذهنی شروع بشه، تا رفتار و اعمالتون ناخودآگاه بر اساس این افکار شکل بگیره.
در مسیر سفر قهرمانی ما، نیروهای پنهانی وجود دارند که دیده نمیشن ولی به ما کمک میکنندکه بهشون میگیم امداد غیبی.
شاید یکم باورش براتون سخت و عجیب باشه اما یک حقیقته.
مسیر سفر قهرمانی، خطی نیست.
این مسیر شامل یک مجموعه اتفاقات باور نکردنیه، اما اگر باورشون کنی، میبینیشون.
قبل از اینکه اتفاق بیفته، ببینشون، تا وقتی اتفاق افتاد حیرت زده نشی.
وقتی ما، خالق تفکراتمون میشیم، بعد از مدتی نشونه هارو میبینیم و این نمیتونه تصادفی باشه.
اگر از پدیده هم زمانی درک درستی داشته باشیم، میتونیم خیلی زودتر و راحت تر به ادامه مسیر و اهدافمون برسیم.
در واقع این پدیده یه کاتالیزگره!.
سعی کنید در زندگی به یک تمامیت و وحدت درونی قوی برسید تا با تمام وجود در مسیر حرکت کنید.
اون موقع دیگه هیچ نگهبان آستانه ای نمیتونه مانع شما بشه و متوقفتون کنه.
-آزادی مالی
-آزادی مکانی
-آزادی زمانی
هر روز در جهتش گام بردارید، اون موقعست که نشونه ها از راه میرسن.
هیچوقت تسلیم تقدیر نشید، چون هیچ تقدیر از پیش نوشته شده ای وجود نداره و همش ساخته ذهن ماست.
ما انسان ها موجودات توانمندی هستیم.
لیاقت انسان فراتر از امکانات معمولی و زندگی معمولیه.
هر موقع این جمله رو متوجه شدی، زندگیت دارای معنا میشه، که این معنا باعث میشه در اوج اتفاقات سخت
کم نیاری و در اوج اتفاقات خوشحال کنمده به خودت مغرور نشی.
کمکت میکنه از مسیر خارج نشی، کمکت میکنه معنای اتفاقات پیرامونت رو بفهمی، فلسفه اش رو بدونی.
میفهمی که زندگی همیشه خنده، شادی و موفقیت نیست، گاهی گریه و غم و شکست هم داره.
اول از همه باید از درون رشد کنی تا تجلی اون رو در دنیای بیرون ببینی.
هر آنچه که میبینیم و حس میکنی، همون چیزیه که در درون تو اتفاق افتاده.
از کوزه همان برون تراود که در اوست.
نباید از بیرون و آدماش چیزیو طلب کنی، باید از خودت و درونت بخوای و پیداش کنی.
وقتی با درون خودمون همزاد میشیم، با جهان هستی هم راستا میشیم و اینجاست که پدیده هم زمانی برای ما اتفاق میفته.
از درون بزرگ شو و بدون که حضور تو در این دنیا اتفاقی نبوده تو قسمتی از این دنیا هستی.
هم زمانی سه تا بخش داره که خیلی کوتاه براتون توضیح میدم.
بخش اول که به صورت اتفاقی، که باعث تقارن ذهن ما با اتفاقات پیرامون میشه.
مثلا به کسی فکر میکنی، گوشیت زنگ میخوره و همون شخصیه که بهش فکر میکردی(تلپاتی هم بهش میگن).
مدل دوم هم زمانی با خواب و رویاست، با خواب دیدن.
مثلا یه خوابی میبینی و چند روز بعد یک اتفاقی برات رقم میخوره که معمولا خواب ها با نماد صحبت میکنند
و باید کدگذاری هاش رو بلد باشیم تا بتونیم خواب رو تفسیر کنیم.
بخش سوم مهم ترین بخشی که میتونیم ازش استفاده کنیم(البته از بخش دوم هم خیلی میشه استفاده کرد اگر تحلیل درستی از خوابتون داشته باشین ).
پدیده هم زمانی میتونه چیدمان درستی برای شما خلق بکنه، در صورتیکه ابتدا در روان خودت بتونی به این باور برسی و شروع کنی به خلق کردن اتفاقات.
زندگی بر مبنایی پیش میره که ابتدا باید اتفاقات رو در ذهنت خلق کنی تا در آینده منجر به واقعیت و ماده بشه.
هر اتفاقی که افتاد با خودت بگو: من از مشکلات قوی ترم و از عهدش برمیام.
دوست من قرار نیست مشکلات کوچیک بشن قراره تو بزرگتر از مشکلاتت بشی.
من حامد سلیمانی ام. از سال ۱۳۸۵ خودشناسی خودم و شروع کردم. خیلی زود متوجه شدم که خودشناسی مهمترین کاری که هر آدمی باید تو زندگی انجام بده. راستش و بخواید الآن معتقدم که ما اومدیم توی این دنیا خودشناسی کنیم به شکوفایی برسیم و از این دنیا بریم!
