هوش عشقی چیست؟
مگر ما در شعرهای بسیاری نخواندهایم که عشق و عقل دو چیز متفاوت هستند؟
بله این تفاوت وجود دارد ولی ما در این مقاله به جنبهای از عشق میپردازیم که هدف آن زندگی مشترک است.
پس با موضوع عشق به حالتی انتزاعی و در قالب ایدههای غیراجتماعی نمیپردازیم چون با ظهور عصر دیجیتال نوع روابط انسانها و بهتبع آن نوع روابط عاطفی اشخاص نیز عوض شده است.
هدف این مقاله بررسی نقش هوش در روابط زوجین و نیز روابط دیگر است.
با وبسایت توانمند شو همراه باشید.
اگر بپرسیم مفهوم هوش چیست؛ چه جوابی خواهیم شنید؟
بهاحتمال زیاد چندین جواب مجزا و یا ترکیبی از چند جواب، مثل اینها:
آیا امکان دارد که تعریف هوش، هیچیک از موارد بالا نباشد، یا در تعریف هوش عاملی مهمتر از موارد بالا وجود داشته باشد؟
اگر که ما انسانهای جهان، بهراستی عاقل و هوشمند هستیم چرا نتوانستهایم بیشتر مشکلات بالا را در طی چند صد سال و بلکه چند هزار سال حل کنیم؟
اینهمه مشکلات از کجا سرچشمه گرفته است؟ و چرا دارد در سطح جهان روزبهروز بدتر هم میشود.
چرا نمیتوانیم عشق را در هر موضوعی دخالت داده و آن را در آغوش بگیریم؟
به باور برخی از اندیشمندان، رسانههای مختلف موجود در جهان بهاحتمال زیاد، برداشت درستی از عشق را به مخاطبان خود منتقل نمیکنند.
اگر دقت کنیم میبینیم که امروزه در دنیا کلمهی عشق بدون آن که افراد دقیقاً بدانند که عشق چیست و بدون وجود یک معنای حقیقی و ارزشی واقعی در حرفها به کار گرفته میشود.
نخست باید بدانیم که برای درک عشق باید دارای توجه، درک و احترام زیادی باشیم.
حال میتوانیم از خود بپرسیم که چند رابطهی عاشقانه که مبتنی بر توجه زیاد و احترام باشد سراغ داریم؟
شاید بد نباشد از این زاویه به روابط دیگر نیز نگاهی بیندازیم.
آیا ما در روابط انسانها در محل کار و روابط اجتماعی تا چه حد وجود توجه زیاد و احترام به یکدیگر را مشاهده میکنیم؟
برخی از پژوهشگرانِ مسائل عاطفی معتقدند که عشق حقیقی، ویژگیهای کیفی مختلفی میتواند داشته باشد و همیشه در حال پیشرفت و تکامل است.
در این دنیا ظاهراً همه در جستجوی صمیمیت و عشق هستند ولی در عمل، بیشترِ انسانها داشتن نفوذ، برتری و راهبری را به داشتن صمیمیت و عشق ترجیح میدهند.
وقتی کسی از عشق و دوست داشتن انسانها برید چگونه ارتباطهای کاری او میتواند حاصل مثبتی داشته باشد؟
ارتباطها در جهان امروز چنان پیچیده و مسئلهدار شدهاند که موضوع عشق در رادار بسیاری از انسانها اصلاً پدیدار نمیشود.
هوش عشقی ، بیشتر احساسی است که از توجه زیاد و احترامی که به دیگری قائل هستیم ناشی میشود.
خیلی وقتها عشق دست به تظاهر نمیزند و در درون انسان در قالب همین دو حسِ توجه زیاد و احترام، باقی میماند؛ طوری که شخصی که به او اظهار عشق شده حضور عشق را در صِرف حضور آن شخص بدون هیچ سخن و حرکتی احساس میکند.
به همین دلیل است که برخی محققان معتقد هستند که برترین فرم هوش، عبارت از هوش عشقی است.
در بیشتر ارتباطهای عاطفی آنچه باعث مشکل میشود تبدیل شدن احساس عشق اولیه بهنوعی دعوای قدرت در ادامهی رابطه است که باعث میشود حالت اولیه عشق و عاطفه حفظ نشود و زوجین به یکدیگر خواسته و ناخواسته آسیب وارد کنند.
تمامی تدابیر عقلانی انسان تاکنون نتوانسته برخی از مشکلات مهم چند هزار ساله او را حل کند هرچند که امکانات رفاهی انسان بسیار بیشتر شده ولی تعدادی از مشکلات اساسی او به قوت خود همچنان باقی است. به همین علت تنها با وجود عشق میتوان از مشکلات ارتباطی در زمینههای مختلف کاست؛ زیرا:
هر چیزی که آن را جایگزین محبت و عشق کنیم باعث سوءاستفاده یا سوء استعمال آن چیز خواهد شد، مثل سوءاستفاده از دوستی، سوءاستفاده از مقام و یا سوءاستفاده از عشق.
گفتیم که معنای هوش عشقی متوجه بودن، درک کردن و دقت داشتن، همراه با حس احترام به معشوق است.
حال سوالی که اغلب پرسیده میشود این است که چطور میتوانیم هوش عشقی خود را حفظ و تقویت کنیم.
پاسخ کوتاه این سؤال، داشتن توجه به تغییرات کوچک و بزرگی است که در رابطه عاطفی خود داریم.
حال، این تغییرات کوچک یا بزرگ میتواند در مورد شخصی که عاشق او هستیم باشد یا در مورد خودمان و یا هر دو.
حفظ هوشیاریِ برخاسته از عشق و نه صرفاًبرخاسته از حس تصاحب است که میتواند هوش عشقی را در انسان پایدار نگه دارد.
اما فکر نکنید که حتماً باید پیش از عاشق شدن، هوش عشقی خود را به اوج برسانید.
واقعیت این است که برای خیلی از انسانها عاشق شدن فرصتی است برای آموزش مجدد قلب آنها؛ آموزشی که اگر با بهکارگیری هوش عشقی توأم شود باعث خواهد شد که یک زوج عاشق تا هشتاد سالگی هم حالت رمانتیک عشق خود را از دست ندهند.
منبع دوم (ترجمه و تلخیص)