وقتی ما تا این لحظه از عمرمان را در این وضعیت گذرانده ایم یعنی نسبت به مسائلی که در اطراف ما هست آشنا هستیم و نسبت به دنیای دیگر کاملاً ناآگاه ماندهایم.
عموم مردم ترجیح میدهند تا آخر عمر در دنیای امن و بدون ریسک شناختههایشان زندگی کنند.
بدون اینکه روزی به این فکر کنند که دنیا میتواند بسیار بزرگتر از آن چیزی باشد که تا کنون فکر میکردهاند.
ما برای رسیدن به موفقیت در حوزه های مختلف و توانمند شدن در زندگی ناچاریم که هر روز به ناشناخته ها ورود کنیم.
ما باید از دستاوردهای قدم گذاشتن در آن بهره ببریم.
تا زمانی که ما فکر کنیم استعدادها و تواناییهایمان همانی است که تاکنون داشته ایم
زندگی برای مان یکنواخت و پوچ خواهد بود.
ما انسانها ذاتاً ماجراجو و جستجوگر هستیم.
معمولاً ما میل عجیبی به جهان گردی داریم و از اینکه همه جای دنیا را از نزدیک ببینیم برایمان بسیار لذت بخش است.
اگر به این مورد بیشتر دقت کنیم ما میل عجیبی هم به خود شناسی داریم که کشف کنیم در اعماق وجود ما چه میگذرد.
اگر ما هر روز تجربیات جدید داشته باشیم و نگران از قدم گذاشتن در دنیای ناشناخته ها نداشته نباشیم به توانمندی های بیشتری در خودمان پی خواهیم برد.
این کار باعث افزایش اعتماد بنفس در ما میشود.
ما معنای جدیدی را در زندگی پیدا خواهیم کرد و از زندگی لذت بیشتری میبریم.
هیچ کس به ما نگفته است که فقط باید یک جا زندگی کنی.
هیچ قانونی وجود ندارد که به ما بگوید فقط باید با یک سری افراد خاص در ارتباط باشم.
اگر ما خودمان را محدود میکنیم بخاطر نوع باورهای ماست که دوست نداریم از منطقه امن عادتها خارج بشویم.
اگر ما بترسیم از ناشناخته ها و حرکت نکنیم،نه ماجرای تازه ای وارد زندگیمان میشود و نه دستاوردی به دست میآوریم.
در این صورت همان نتایجی را میگیریم که تا امروز گرفتهایم.
حتماً شما هم تجربه کردهاید که در زمانی که کاری را انجام میدهیم که فکر میکردیم نمیتوانستیم یک احساس رضایت درونی داریم که بسیار لذت بخش است.