احساس میکنید که زود باور هستید و زود گول میخورید؟
فکر میکنید که زود باوری باعث میشود که به دیگران اعتماد کنید؟
بارها از اعتمادهای بیجا ضرر کرده و آزار دیدهاید؟
این اتفاق (زود باوری) اگر در زندگی ما بیفتد ممکن است منجر به ضرر و زیان زیادی شود.
بنابراین ما برای اینکه بتوانیم اعتماد کنیم و همچنان معصومیت خودمان را هم حفظ کنیم، نیاز به آموزش و تمرین داریم که بتوانیم با دقت بیشتری به دیگران اعتماد کنیم و کمتر گول بخوریم.
دقت کردهاید که خیلی از مواقع انسانها با شایعه پراکنی و شوخیهای بی مورد توانستهاند کسی را از عرش به فرش بیاورند.
و یا برعکس کسی را از کار بی کارش کنند یا حتی باعث شوند یک زوج از هم طلاق بگیرند؟
ما از این قبیل اتفاقات زیاد میبینیم و میشنویم.
اما، باید یاد بگیریم که حواسمان را جمع کنیم که با این صحبتها یا اخباری که ممکن است واقعیت نداشته باشند گول نخوریم.
انسانها تاثیر زیادی میتوانند روی زندگی ما بگذارند.
این ما هستیم که با زود باوری زندگی خودمان یا اطرافیانمان را متضرر میکنیم.
مهمترین خصوصیت این افراد این است که با قاطعیت صحبت میکنند.
یعنی یا موضوعی را ۱۰۰% قبول دارند یا آن را بطور کل رد میکنند.
اشتباه انسانهای زود باور این است که به یک نفر یا کاملا اعتماد میکنند.
چون ممکن است از نظرشان این آدم فوقالعاده باشد یا به یک نفر به هیچ عنوان اعتماد نمیکنند چون از نظرشان هیچوقت این آدم کار خوبی انجام نداده است.
خصوصیت بعدی این افراد (زود باور) این است که آنها در زمان حال زندگی نمیکنند.
و همیشه بین گذشته و آینده خود در رفت و آمد هستند.
یعنی یا فکر اتفاقاتی که در گذشته برایشان پیش آمده هستند یا به فکر این هستند که قرار است چه اتفاقاتی برایشان بیفتد .
خیلی از ما انسانها درگیر گفتگوهای درونی خودمان هستیم.
اگر در این مواقع اتفاقی برایمان بیفتد طبق این گفتگوی درونی آن را بررسی میکنیم.
یعنی اگر این اتفاق مطابق باورهای درونیمان باشد آن را میپذیریم و اگر مطابق باورهایمان نباشد به سرعت آن را رد میکنیم.
حالا اگر این خبر یا شنیده یا چیزی که دیدهایم قسمتی از واقعیت باشد و نه کل آن و بقیه آن را به ما نگفته باشند یا ندیده باشیم چه اتفاقی میفتد؟
شاید اصلا این خبر مخرب باشد یا اصلا وجود نداشته باشد، اینجاست که دچار اشتباه میشویم و تصمیمات اشتباه میگیریم.
بنابراین زود باوری باعث میشود که ما گول بخوریم و با اعتماد بیمورد، یک انسان یا یک سازمان یا یک گروه را به عرش برسانیم.
و یا حتی باعث شویم افراد نزدیک به ما هم به آن چیزی که دوست دارند یا نیاز دارند نرسند.
بعد از این مطالبی که خواندیم میخواهیم بدانیم که اگر یک اتفاق یا خبری یا داده جدیدی به ما رسید باید چه کنیم؟
چه انتخابی داشته باشیم که به ما آسیبی نرساند؟
به چه کسی میشود اعتماد کرد یا به چه کسی نمیشود اعتماد کرد؟
آیا باز هم باید با باورهای قدیمی خود تصمیم بگیریم؟
این تصمیم میتواند خیلی روی زندگی ما تاثیر بگذارد، پس باید حواسمان را جمع کنیم که با این اتفاق تصمیم اشتباهی نگیریم و اجازه ندهیم که از زور باوری ما سوءاستفاده شود.
[gap]
توصیه اول
بسیاری از ما در زمان حال زندگی نمیکنیم.
پس نمیتوانیم تمرکز داشته باشیم بنابراین تحلیل درستی از دادههای جدید نداریم.
ما با تجربیات گذشته خود اتفاقات امروز را تحلیل میکنیم و متاسفانه دوباره تصمیمات اشتباه میگیریم!
پس ما باید یاد بگیریم که اول خوب به اخباری که به ما میرسد گوش کنیم.
یعنی وقتی کسی با ما صحبت میکند ذهنیتهای گذشته را کنار بگذاریم و با امروز خودمان وارد بحث شویم.
یاد بگیریم که :
هر “ف” ای “فرحزاد” نیست !!
باید حواسمان باشد که مهم نیست چه کسی دارد با ما صحبت میکند مهم این است که حرفی که میزند چیست.
باید این برای ما اهمیت داشته باشد که به خوبی به صحبتهایش گوش کنیم.
توصیه دوم
هر کدام از ما یک گذشتهای داشتهایم و نتیجه هر اتفاقی که قبلا برایمان افتاده در ناخودآگاه ما شکل گرفته است.
بنابراین همه ما باورهای متفاوتی نسبت به یکدیگر داریم.
همه ما درگیر عقدهها و سایههای شخصیت خودمان هستیم.
پس برای این که بتوانیم زود باوری خودمان را از بین ببریم اول باید خودمان را و سپس دیگران را بشناسیم.
خود شناسی فقط این نیست که خودمان و استعدادهایمان را بشناسیم.
ما با خود شناسی میتوانیم دیگران را هم بهتر بشناسیم.
خود شناسی و دیگرشناسی به کمک ما میآیند که پختهتر عمل کنیم.
“خامی ، خیانت جذب میکند.”
بنابراین تا وقتی که ما به آموزش خود شناسی نپردازیم و رشد نکنیم به ما خیانت میشود.
آنقدر از اعتماد ما سوءاستفاده میکنند که بالاخره یک روزی تصمیم میگیریم که به هیچکس اعتماد نکنیم.
اگر ما خودشناسی نکنیم به جایی میرسیم که دیگر به یک طیفی از انسانها اعتماد نکنیم.
از این جمله ها خیلی استفاده میکنیم: ” دخترها همشون … یا پسرها همشون … یا فلان شهری ها همشون … ” و این جملهها از عقدهها و سایههای ما است.
چون در فلان شهر هم انسان خوب هست هم بد ، هم دختر و پسر خوب هست هم بد و این به ذهنیت ما بستگی دارد.
بنابراین خود شناسی قسمت مهمی از زندگی ما است.
توصیه سوم
الان ما در عصر پست مدرنیسم زندگی میکنیم (قرن ۲۱ ام) و امکانات و منابع خیلی گستردهای برای پاسخ به سوالاتمان داریم.
پس باید از این امکانات به خوبی استفاده کنیم.
با سواد رسانهای ما میتوانیم به راحتی از ابزارهایی که در اختیارمان قرار دارد استفاده کنیم.
گوگل یکی از بهترین و راحتترین ابزاری است که اکنون در اختیار همه ما است.
ما به راحتی به آن دسترسی داریم.
پس وقتی خبری به ما میدهند یا وقتی دعوت به یک کار میشویم به راحتی میتوانیم راجع به آن تحقیق کنیم.
فقط باید یادمان باشد که حداقل سه صفحه گوگل را بخوانیم و بررسی کنیم تا بتوانیم تصمیم درستی بگیریم.
یادبگیریم که خوب جستجو کنیم و فقط به اولین گزینه صفحه اول گوگل اطمینان نکنیم.
توصیه چهارم
مکث کن !
در تصمیمگیریها هیچوقت عجله نکنیم.
قدرت مکث کردن را داشته باشیم، یعنی برای اینکه بتوانیم به خوبی تحلیل کنیم به خودمان زمان بدهیم و فکر کنیم.
برای مثال زمانی که فروشندهای گفت اگر امروز خرید نکنید دیگر فردا این فرصت را ندارید، فراموش نکنید که فروشگاههای زیادی برای خرید کردن وجود دارند.
یا اگر دوستی شما را تحت فشار میگذارد که کاری را انجام دهید انسانهای خیلی زیادی برای دوستی با شما آماده هستند.
با مکث کردن میتوانیم جلوی خیلی از اتفاقات بد را بگیریم و این را باید به خاطر داشته باشیم که همیشه بهترین اتفاق برایمان میافتد.
پس نگران به تاخیر انداختن نباشید مهم این است که درست تصمیم بگیرید تا بتوانید از زندگیمان لذت ببریم.
و در پایان هدف ما از این مقاله این نیست که بخواهیم شما خودتان را تغییر دهید.
تغییر سخت و دشوار است، ما از شما میخواهیم که بهترین خودتان شوید، توانمند شوید و از تواناییها و استعدادهایتان بیشترین بهره را ببرید.