ما باید مسائل را ریشهای حل کنیم.
تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی باید در خدمت ما باشد نه ما در خدمت آنها!
قرار بود بزرگ شدن دنیا و گسترده شدن وسایل ارتباطی زندگی را راحتتر کنند.
ما میخواستیم انواع و اقسام امکانات پیشرفته، آسایش و آرامش انسان را افزایش دهد.
امّا همهی اینها مانند گردبادی انسان امروز را درون خود چنان گرفتار کرده است.
که امروز یکی از مشکلاتی که آدمها در هر سن و جنس و جایگاهی در تمام دنیا با آن درگیر هستند، استرس و اضطراب است.
در این زمینه تنها گستردگی افرادی که از استرس فراوان در زندگی خود رنج میبرند مایه تأسف و البته شگفتی نیست،
بلکه عواقب و نتایج این اضطراب مداوم است که نگران کننده است.
استرس، آسیبهای جبرانناپذیری بر جسم و روح و زندگی و روابط آدمها میگذارد و امکان یک زندگی سالم را از ما میگیرد.
آنقدر که همه میدانیم پزشکان هر درد بیدرمانی را که نتوانند علّت آن را تشخیص دهند به گردن استرس و اضطراب میاندازند.
اوّلین اتّفاقی که هنگام استرس و اضطراب رخ میدهد این است که انسان کنترل افکار خود را از دست میدهد.
روانشناسان بزرگ تاریخ همیشه اشاره داشتهاند که افکار ما زندگی ما را رقم میزند.
بسیاری از ما هنگام مواجهه با یک موقعیت یا موضوع نگران کننده با هجوم افکار پریشان و وحشتناک روبرو میشویم.
حتّی در سادهترین عکسالعملهای ما مانند گفتار هم اختلال ایجاد میشود و اینها همه نشان دهندهی قدرت ذهن آدمی است.
قدرتی که اگر ما آن را در اختیار خود نگیریم، ناخودآگاه او ما را تحت سلطهی خویش قرار میدهد.
در حقیقت ما باید برنامهای برای مواجهه با استرس و نگرانی در ذهن خود داشته باشیم.
تا بتوانیم در لحظهی نیاز، افسار افکار پریشان خود را در اختیار گرفته و به سمت آرامش هدایت کنیم.
برای دراختیار گرفتن ذهن خود، ما باید ابتدا تمام گوشه و کنار ذهن خود را کند و کاو کنیم.
و با یک نقشهی کامل و دقیق خودشناسی قدم در راه بگذاریم.
دستیابی به این نقشه جز از طریق خودشناسی ممکن نیست.
خودشناسی تنها راه مطمئن برای کنترل افکار و احساسات ماست.
اگر ما بتوانیم با خودشناسی دقیق بر ذهن خود مسلط شویم
به راحتی میتوانیم در مواقع پر استرس، دستآویزی برای رسیدن به آرامش پیدا کنیم.
و از عواقب و آسیبهای ناشی از استرس و اضطراب در امان بمانیم.
نکتهی جالب اینجاست که اغلب افراد گمان میکنند، استرس، ناشی از عوامل بیرونی است.
امّا در بسیاری از موارد ما خود، ناآگاهانه موجبات ایجاد استرس را برای خود فراهم میکنیم.
یکی از مواردی که بسیار رایج است این است که ما با پنهان کردن احساسات حقیقیمان، خود به استقبال استرس میرویم.
فرض کنید شما ترس از ارتفاع دارید ولی دوست تازهای پیداکردهاید که با ذوق و شوق شما را به یک کوهنوردی پر هیجان دعوت میکند.
اگر شما همان بار اوّل به خاطر شدّت علاقه به دوستتان از ترس خود حرف نزنید، یک استرس مدام را به خودتان هدیه دادهاید.
حالا بخشی از ذهن شما مدام درگیر این موضوع است:
نکند دوباره قرار کوه بگذارد…
نکند بفهمد میترسم…
نکند از آدمهای ترسو بدش بیاید…
نکند بفهمد و از پنهانکاری من ناراحت شود…
نکند به خاطر این موضوع ترکم کند و ….
“به همین راحتی شما یک درد مزمن به جان خود انداختهاید”
حال اینکه افرادی که به خودشناسی و خودآگاهی بها میدهند، در اوّلین گامهای خودشناسی می آموزند که:
“هرکس با همهی نقاط ضعف و نقاط مثبت وجودیاش، ارزشمند است”
خودشناسی به آنها میآموزد که خود را همین گونه که هستند بپذیرند و از آن خجالت نکشند.
آنها میآموزند که اگر کسی خود را دوست داشته باشد دیگران هم او را دوست خواهند داشت و هرگونه نگاه منفی به خود و ابراز آن، در نظر دیگران نیز آزاردهنده مینماید.
یکی دیگر از مواردی که افراد، خود باعث ایجاد استرس و نگرانی میشوند، زمانی است که در مواجهه با دیگران قدرت نه گفتن ندارند.
چنین افرادی از استرس زیادی رنج میبرند.
یک مثال ساده و کماهمّیّت این است:
فرض کنید شما به هر دلیلی در مضیقهی مالی هستید و باید یک هفته در نهایت صرفهجویی زندگی کنید.
امّا هنگامی که برای خرید ضروری به فروشگاه میروید با یک فروشندهی چربزبان روبرو میشوید که قصد فروش محصولی که قطعاً برای شما ضروری نیست را دارد.
شما در ظاهر با اصرار فروشنده ولی درحقیقت به خاطر اینکه قدرت نه گفتن ندارید.
آن محصول را میخرید و باقی هفته را با نگرانی و سختی فراوان میگذرانید.
امّا اگر برای خودشناسی وقت گذاشته بودید، میآموختید که نه گفتن نه تنها ارزش شما را کم نمیکند.
نه گفتن در بسیاری از مواقع قدرت شخصیتی شما را نشان میدهد.
خودشناسی به شما میآموزد به حریم شخصی و اولویتهای خود احترام بگذارید.
شما با خودشناسی به دیگران هم اجازهی میدهید خودشان باشند.
بدترین قسمت ماجرا این است که ما حتّی در قبال اشیاء هم از خود ضعف نشان میدهیم.
لابد از خود میپرسید کدام شئ؟
جواب، همین حالا هم در دست شماست.
این موبایلها که قرار بود مایهی آسایش باشند و حالا شدهاند بلای جان.
این شبکههای ارتباطی که قرار بود راهحل باشند و حالا خود شدهاند مشکل.
محققان میگویند برای سلامت خود حتماً ساعتی از روز موبایل خود را خاموش کنید.
و این را به یک عادت برای خود تبدیل کنید.
چرا که تا زمانی که گوشی کنار دست شماست، حتّی اگر آن را سایلنت کرده باشید یک احساس استرس و نگرانی در ذهن شما وجود دارد.
به خاطر اینکه:
مبادا کسی زنگ بزند…
مبادا پیامی برسد…
مبادا خبری شود…
من بیخبر بمانم و…
همهی ما خوب میدانیم با چند ساعت بیخبری چیز زیادی را از دست نمیدهیم.
امّا آیا ارادهی کافی برای تصمیمگیری و انتخاب راه درست را داریم؟
پس ما همانقدر که میتوانیم برای خود استرس بتراشیم، میتوانیم در نابودی آن هم مؤثر باشیم.
ما ادعا نمیکنیم که خودشناسی معجزهای برای حذف استرس از زندگی شماست.
امّا خودشناسی، نیرو و توان لازم برای کنترل استرس و کاهش موارد استرسزا را به شما هدیه میدهد؛ که کم از معجزه نیست.
حتماً راهحلهایی مثل خواب کافی، اطمینان از عدم وجود کمبودهای خاص در بدن، ورزش، یوگا، روابط گرم و دوستانه، ارتباطات اجتماعی، تفریحات سالم و … در درمان و کاهش استرس در زندگی مفید هستند.
امّا از قدرت ذهن خود نیز غافل نمانید.
حداقل با عادتهای خوب و سادهای مثل انتقال افکار و احساسات منفی بر روی کاغذ و پرداختن به لذّتهای کوچکی که به شما آرامش میدهد به دنیای درون خود نزدیک شوید.
هیچ جیز درست نمیشود تا زمانی که آموزش نبینیم.
توصیه میکنم در دوره نقشه راه خودشناسی شرکت کنید تا در مسیر درست از اضطراب و استرس خلاص شوید.
با نظرات خوبتون ما را در تولید محتای بهتر کمک کنید