پس از مقالات خودشناسی چیست و چگونه به خودشناسی برسیم نوبت به بررسی جوانب این موضوع با مطرح کردن بحث خودشناسی در روانشناسی میرسد.
در پایان این مقاله برخی از نگرشها و مهمترین سؤالهای روانشناسی را در مورد بحث خودشناسی نیز مطرح میکنیم.
با وبسایت توانمند شو همراه باشید.
ضربان زندگی مدرن و تغییرات مداوم آن از جمله کوشش برای بقا، رقابت روزانه، تمرکز باورنکردنی انسان در شهرهای بزرگ و همهی عوامل مطرح در جامعهی امروز باعث بروز انواع تنش، استرس، وضعیتهای مختلف روانی و واکنش در روح تکتک ما شده است.
تمام موارد فوق باعث ایجاد نیاز به فکر کردن دربارهی خودمان میشود.
این فکر کردن در بارهی خود، امروزه در قالبهایی متجلی میشود که بعضی از مرسومترین آنها عبارتاند از:
از این رو است که روانشناسی در جایی از سیر تحقیقاتی خود با موضوع خودشناسی روبرو میشود.
خودشناسی در حقیقت شکلی انقلابی از روانشناسی است.
این شکل از روانشناسی یعنی خودشناسی، به سمت دانشِ انسان و تحول بنیادین او سوق داده شده است.
در واقع، خودشناسی، جنبهی اساسی زندگی ما محسوب میشود و شامل سؤالهایی این چنینی است:
خودشناسی از منظر روانشناسی به ما کمک میکند در هر سطحی که خودمان را درک میکنیم، به توسعه و رشد فردی بپردازیم.
هنگامی که دست به خودشناسی میزنیم جهان درونیِ معتبری را در خود کشف میکنیم.
نتیجهی این کشف، ایجاد وضعیت و خلق روابط و دنیایی بالغتر و پربازدهتر در جهان واقعی است که در آن زندگی میکنیم.
امروزه از روانشناسی انتظار میرود به جنبهها و روابط پیچیدهی حاصل از شرایط ما بهعنوان انسان بیشتر پاسخ دهد.
متخصصان روانشناسی بر این باورند که اگر از علم شگفت انگیز روانشناسی استفاده نکنیم چهبسا در هم بریزیم و دچار بیکفایتی، تنبلی فکری و جسمی، کنار گذاشتن خودمان و دچار احساسات ناامنی متفاوت و سایر عارضهها شویم.
روانشناسیِ خودکارآمدی، پیوسته راه حل پیشرفت شخصی و پیشرفت درونی شمرده شده است.
با استفاده از خودشناسی در روانشناسی میتوانیم با تفکر عمیق در مورد آنچه فکر و احساس میکنیم و انجام میدهیم، سطح انسانی و معنوی خود را بهطور مثبت افزایش دهیم.
این، یک راه حل طبیعی برای آسیبها، عقدهها، نفرتها، هراسها و انواع نقایص روانی است که صدمات زیادی به ما وارد میکند.
خودشناسی کردن در ضمنِ روانشناسی، رجوع به ریشهی مشکل است.
از منظر برخی افراد، روانشناسی میتواند به رجوع به دیگران، داروهای مختلف و از جمله داروهای ضد افسردگی و غیره نسبت داده شود.
ولی خودشناسی در ضمنِ روانشناسی، فاقد جنبهی مضر عادت کردن به برخی راه و روشهای افراطی روانشناسی است.
برخی متخصصان معتقدند ما میتوانیم با این نوع از خودشناسی، زندگی خود را به شکلی معقول مدیریت میکنیم.
خودشناسی بهوسیلهی روانشناسی، روشی واقعی است که از زمانهای خیلی قدیم توسط انسانهای خردمندِ شرق و غرب به کار رفته است.
رد پای این روش در فلسفههای تائوئیستی، سقراطی، لامائیستی، در بعضی از مکاتب مصر باستان، مایاها، آزتکها و اینکاها و برخی مکاتب و اقوام دیگر وجود داشته و دارد.
اکنون و در زمان حاضر، ترکیب خودشناسی و روانشناسی به شکلی مدرنتر از همیشه در اختیار ما است.
منظور از سطوح خودشناسی از دیدگاه روانشناسی، حوزههایی است که در آن حوزهها دست به شناختن خویشتن خویش میزنیم.
یک تقسیم بندی غیرمتعارف از دنیای روانی ما انسانها چنین است:
این سه حوزه، تمامی زندگی روانی ما را در بر میگیرد.
با شناختن این سه حوزه میتوانیم کلید شناخت و حس واقعی زندگی را درک کنیم.
دنیای فیزیکی یا دنیای اشکال اساساً بیانگر همهی چیزهایی است که در انسان وجود دارد و مادی است.
دنیای اشکال یعنی زندگی روزمرهای که کار کردن، تعهدات، سلیقهها و وظایف ما در آن انجام میشود.
تصویر روانی ما از طریق شخصیت، عادات، آداب و رسوم و ارزشهای انسانیمان در این دنیای ساختارمند یا به عبارت دیگر دنیای تشریفات، منعکس میشود.
در پشت دنیای اشکال، منطقهی روانی ناخودآگاه ما قرار دارد.
در جهان پشت پرده، میتوانیم انواع و اقسام آسیبها، ترسها و عقدهها را پیدا کنیم.
این آسیبها و ترسهای پشت پرده میتوانند در درون فرد به شکلی حساس طنین انداز شده و برای طرز زندگی و روابط اجتماعی او شرط و شروط تعیین کنند.
خودشناسی در روانشناسی به ما کمک میکند هر نوع عقده، ترس و آسیبهای پنهانی را که در درون خود داریم کشف و حل کنیم.
در زیر دنیای پشت پرده، عمیقترین حوزهی روانی هر فرد قرار دارد.
این جهان روانی دارای ویژگیای دوگانه است.
بخشی از آن تاریک و بخشی روشن است.
نقایص روانی و فضایل روانی در قسمت تاریک و روشن این قسمت از جهان رومانی ما گرد میآید.
ما انسانها بسته به نوع احساسات، اندیشهها و اعمالی که داریم یکی از این دو قسمت تاریک یا روشن را در درون خود فعال میکنیم.
خودشناسی در روانشناسی به ما میآموزد که برای شناخت و از بین بردن نقایص روانی، نیاز به رهایی و پیشرفتِ آگاهیمان وجود دارد.
جزئیات جهان تحتانی روانی به دلیل نبودِ تحقیق کافی در روانشناسی تجربی برای ما انسانها کاملاً مشخص نیست.
نور دنیای روانیِ تحتانی، طرف روشن سکهی روانشناسی است که بهطرف تاریک این سکه ملحق میشود.
جهان تحتانیِ روانی، منطقهیِ به هم پیوستن ارزشهای آگاهی است.
محلی که مثبت و منفی، روشنایی و تاریکی بهنوعی در درون هم قرار دارند.
آگاهی در حقیقت، انتزاعی، نامرئی، بیانتها و تعریف نشده است.
با این حال، در دنیای واقعی، آگاهی بهعنوان مجموعهای از ارزشها و اصولی همچون عشق، اِشراف داشتن، صداقت، درک، معنویت، فروتنی و برادری تعریف شده است.
همهی این ارزشها، هم در حال حاضر و هم بهطور بالقوه در درون ما وجود دارد.
این ارزشها منتظرند تا بر اساس تلاش و رشد درونی ما توسعه پیدا کنند.
خودشناسی در ضمنِ روانشناسی شامل کلیدها و تکنیکهایی برای بیدار کردن و رشد آگاهی و هوشیاری است و اجازه میدهد تا این آگاهی در زندگی ما خود را بیان کند.
فیلسوف مشهور، «امانوئل کانت» (Immanuel Kant) در جملهای میگوید: «کاش آدمی میتوانست از پشت پنجره به عبور خود از خیابان بنگرد».
صرفنظر از مقصود فلسفی و متفاوت کانت از بیان این جمله، خودشناسی در روانشناسی به شما امکان میدهد اندکی هم که شده از خودتان فاصله گرفته و به اعمال و افکار خویش از زاویهای متفاوت بنگرید.
بهاحتمال زیاد شما هم اکنون دارید بر اساس علایقتان رفتار میکنید؛ ولی تا وقتی که به شناخت از خود نرسیدهاید شاید همین کار و سرگرمی یا حسی که اکنون دارید و از آن خوشتان میآید زیانبارترین اقدام ممکن برای شما باشد.
در مقالات قبلی اشاره کردیم که در روانشناسیِ مدرن، هدف اصلی از خودشناسی، شناخت علایق واقعی فرد است.
برای شناختن علایق واقعی خودتان و خودشناسی از طریق روانشناسی میتوانید این سؤالات را مطرح کرده و دنبال جواب درونی خود به آنها باشید:
هنگام پرداختن به چهکار یا فعالیتی خودتان را سرزنده، پر بازده و خوشحال احساس میکنید؟
در چنین زمانهایی انجام چهکاری به شما ذوق و سرزندگی دوباره میبخشد؟
چه چیزی شما را از ترک کردن آن کار یا دور شدن از آن شخص باز میدارد؟
حالا فهرستی از ویژگیهای شخصیتی و رفتاری خودتان تهیه کنید.
مثلاً ویژگیهایی مثل خیرخواه، حسود، تنبل، جسور، زرنگ و…
تا جایی که میتوانید این فهرست را بهطور مفصل بنویسید.
سپس به این موضوع فکر کنید که کدام یک از این ویژگیها که آنها را مانند لوازم و اشیاء فرض کردهاید برای شما مفید است؟
کدام یک به شما ضرر میرساند و باید از دستش خلاص شوید؟
در این صورت فردا صبح که از خواب بیدار شدید اولین چیزی که متوجه تغییر کردن آن خواهید شد چیست؟!
منابع (ترجمه و تألیف):